اینجا چراغی روشنه

اینجا چراغی روشنه 

داریوش

 

هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه
 

اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه
هرروز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه
 


من ماه میبینم هنوز این کور سوی روشنو
اینقدر سو سو می زنم شاید یه شب دیدی منو 



اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه
هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت میکنه

هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه
ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه
 
جایی که من تنها شدم شب قبله گاه آخره
اینجا تو این قطب سکوت کابوس طولانی تره 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد